عاشقانه ی هفتم ...
دلبر کوچک یازده ماهه ی من... رسمی برای خودم داشتم که در هر ماهگرد تولدت عاشقانه ای برایت بنویسم، اما این ماه آنقدر درگیر مشکلی که برایت بوجود آمده بود شدم که فراموش کردم. چون مرواریدهای زیبایت در حال درآمدن هستند و به خاطر تغییراتی که در مزاجت ایجاد شده سوختگی کودکانه آزارت می دهد عزیزکم، که البته با پمادهایی که میزنیم خیلی بهتر شدی، خدا را شکر. حال می فهمم دیدن رنج کشیدن فرزند چقدر برای پدر و مادر سخت است، دلمان کباب بود دخترکم. خداوند نگهدار سلامتی همه، به خصوص کودکان باشد. از اینها بگذریم و به شیرینی های دلپذیری برسیم که در مراحل رشد و بزرگ شدنت گواراتر از هر شهدی به کاممان می نشیند. ... تو راه می روی عزیزکم ...آری، بدون هیچ کمکی را...
نویسنده :
الهام
23:59