صبا بانوصبا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

عاشقانه ای برای دخترم صبا

عاشقانه ی دوازدهم ...

1392/8/7 19:03
نویسنده : الهام
93 بازدید
اشتراک گذاری

هفده ماهگیت مبارک پاره ی تنم...

 

دختر باهوش من، نمیدوانم چطور باید همه ی کارهایت را که مدهوشمان کرده برایت بنویسم. امیدوارم فرصت بشود! فعلا هر چه را که فرصت میکنم و حافظه ام یاری میکند در فیلمهایی که از تو میگیریم میگویم، انشالله در فرصتهایی که بدست میاورم بنویسمشان!

 

چند روز قبل بابا برایت سرسره خریده (تو به سرسره میگویی oova oova! فکر کنم این حسی است که هنگام پایین آمدن از آن داری!) و فعلا حسابی هیجانزده اش هستی. البته این سرسره همراه با بابا میرود و می آید و کلی ماجراهای شیرین در این مورد با هم داریم! آنطور که به تو گفته ایم وقتی بابا میرود سرسره را هم پیش آقاهه میبرد و دوباره وقت برگشتن به خانه سرسره را از آقاهه میگیرد و میاورد! و تو هیجانزده منتظری که بابا بیاید و البته کلی هم سعی میکنی خودت را کنترل کنی و بزرگانه رفتار کنی. فدای تو و رفتار و اداهایت بشوم دلبرمممممم ماچ

 

دیگر از کدام کار دلپذیر و شیرینت بگویم؟! از "مامیییی" گفتن های شیرینت که هوش از سرم میبرد؟! "اِنّان" گفتنت به بابا با آن ناز و عشوه ی دختری که میخواهد دل پدر را ببرد؟! یا همه ی آن کلماتی که وقتی از دهان تو بیرون می آیند از هر شهدی شیرین تر و گواراترند؟! یا همه ی ادا و رفتار و کارهای هوشمندانه ات که هوش از سرمان میبرد؟!......... فقط میتوانم بگویم پروردگارم شکر شکر شکر... و این را تا ابد با تمام ذرات وجودم تکرار کنم...شکر........

خدایم به بزرگی و مهربانیت این لذت بی همتای مادر و پدر بودن را به هر که آرزویش را دارد بچشان. آمین.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)